وادی غفران و عشق

ساخت وبلاگ
جمعه چهارم مهر ۱۳۹۹ - 20:56 - جــــواد صديــــــــــقي ليـــــــــقوان - شباهنگام در پس کوچه های تاریک و باریک... بی تو قدم زنان می رفتم... خش خش برگ ها ... وز وز باد کوچه ها... و سردی دستان تنهایم نبودنت را در قلبم غوغا کرد... و اینجا به یاد آوردم که پاییز هم از راه رسیده... پاییز بی تو در خیابان ها قدم زدن ... قدم زدن بی تو یعنی جام تهی از جان... و حالا من ایستاده  و خموش... همانی که چشمانت پایی وادی غفران و عشق...
ما را در سایت وادی غفران و عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javadsadigi بازدید : 223 تاريخ : جمعه 29 اسفند 1399 ساعت: 8:03

دل های عاشق در انتظار تو بودند...چشمان بی قرار، قرار از دست داده بودند...لب ها نجوا کنان از تو زمزمه می کردند...همه جا حرف و حدیث تو بود...همگان تو را چشم به راه بودند...تا تو از راه برسی...که دادِ رو وادی غفران و عشق...
ما را در سایت وادی غفران و عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javadsadigi بازدید : 272 تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 ساعت: 4:01

بر بلندای اسفند ایستاده ام ...و از آن بالا به گذشته می نگرم ...روزهایی که گذشتند...ماه هایی که -چه شیرین وچه تلخ- سپری شدند ...و اکنون در تقویم زندگی به تاریخ پیوستند...و خاطراتی ماندگار در صحیفه دل   وادی غفران و عشق...
ما را در سایت وادی غفران و عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javadsadigi بازدید : 323 تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 ساعت: 4:01